وبلاگ شخصی عذرا مجیبی

یادداشت های پراکنده

تبلیغات تبلیغات

بی خبران خبرخبر،ميکده باز باز شد نيمه شبی به درگهی دست کسی درازشد شيخ فرود آمدازمنبروعظ و مر

بی خبران خبر خبر ، ميکده باز باز شد نيمه شبی به درگهی دست کسی دراز شد شيخ فرود آمد از منبر وعظ و مرثيت مطرب عشق از ميان هی زد و برفراز شد می‌رسدم ز هر طرف بانگ رباب و چنگ و دف يار ز راه می‌رسد دمدمه‌ی نياز شد چنگ به دامنش زدم عشوه نمود و بست در سنگ چو بر درش زدم صد در بسته باز شد عشق چو سر بر آورد خواجه به بندگی بَرد تاج سر سبکتکين ، خاک در اياز شد سر وجود خال تو ، مستی‌ام از خيال تو آينه‌ی جمال تو ، ساغر اهل راز شد طرّه‌ی کيميا بَرد تاب و توان شمس را عشق
برچسب‌ها: آمدازمنبروعظ
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها